تربیت فرزندان

کتاب اشتباه می‎کردم

1,500,000

چاپ دوم پاییز ۱۳۹۹

دکتر علی اصغر احمدی

 

30 در انبار

✏️این کتاب، داستان اشتباهات زندگی خیلی از ماهاس؛ کارهایی که ممکنه خیلی کوچیک باشن ولی اثرهای بزرگشون تا مدت‌ها تو زندگیمون خودنمایی می‎کنن.
چشم و همچشمی، ادب کردن همسر، زیادی درس خوندن، تربیت های عجیب و غریب و من‌درآوردی بچه‌های طفل معصوم و…

***********

کتاب اشتباه می‏‌کردم مجموعه داستان‏‌هایی واقعی است که در کلینیک مشاوره و یا در جلسات آموزش اولیا بیان‌شده است؛ هر داستان اشاره به یک مشکل رفتاری در خانواده و بین اعضای آن در نقش‏‌های مختلف دارد؛ پدری که فکر می‌کند همه مثل او باید زندگی کنند، مادری که خود را مراقبی بی‌بدیل برای فرزند خود می‌داند، جاریی که حسادت‏‌هایش به خانواده شوهر باعث معلولیت شوهر می‏‌شود و…

روایت داستان‌های این کتاب به ما این هشدار را می‌دهد که مراقب باشیم فکر نکنیم که درست عمل می‌کنیم، گاهی تصوری که ما از رفتارمان داریم و فکرش را هم نمی‌کنیم که داریم اشتباه می‌کنیم سرنوشت خانواده و عزیزانمان را به آنچه نمی‏‌خواهیم می‏‌کشاند.

« لانه دیو» داستان دختری است که پس از ازدواج و وارد شدن به خانوادۀ همسر، تمام رفتارها و صحبت‌های آنان را با نیت بد و هدفی شوم می‏‎پندارد . که همین موضوع باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی زناشویی‌اش می‏‎شود …

«ایکاش به‌موقع بچه می‏‎شدم» داستان پدری است که می‏‎خواهد فرزندانش که کودک و نوجوان هستند، کاملاً مشابه او که مرد مسن و مقیدی است، رفتار کنند  و تمام علاقه‌ها و تفریحات فرزندانش به چشمش مسخره می‏‎آید، او با زور و اجبار آن‌ها را وادار به انجام کارهای موردپسند خودش می‌کند که همین کار باعث می‏‏‎شود تا به فرزندانش آسیب‌هایی روحی و جسمی جدی‏‎ای وارد شود .

«دست بالای دست» داستان مردی است که همسر خود را به‌شدت محدود کرده و او را حتی از خانواده‌اش هم دور کرده و همۀ رفت‌وآمدهای همسرش را منع کرده است …

«دست تاوان حسد» داستان زن جوانی است که گرفتار حسادت به زن‌های هم‏سن خود شده است و هیچ‌چیز او را خوشحال و راضی نمی‏‎کند . او همیشه در حال رقابت با دیگران است و نمی‌تواند از داشته‌هایش لذت ببرد…

«اطاعت از شوهر» روایتی است از زندگی زنی که همیشه بدون چون‌وچرا از حرف و دستورات شوهرش پیروی کرده و فرزندانش را نیز همین‌گونه تربیت‌کرده است . این رفتار آنان تا جایی پیش می‏‎رود که مرد خانواده به یک دیکتاتور تبدیل می‏‎شود .

«از مقامم چگونه عزل شدم؟» نگرانی‌های پدری است که خانواده‌اش او را نادیده می‏‎گیرند و به تعبیر خودش مترسکی با نام پدر یا یک دستگاه خودپرداز است نه یک پدر عزیز و محترم… او به دنبال علت این اتفاق و راه‌حلش است.

«من مجنون با ژولیت ازدواج کردم» داستان پسری است که قبل از ازدواج تصور می‏‎کرده تاریخ مصرف غیرتی شدن و حساسیت‎های شوهرانه گذشته است، اما بعد از ازدواج دچار بدگمانی‎هایی می‏‎شود …

«پسرم آیا پسر است؟» اشتباهات مادری را بیان می‏‎کند که به خاطر تربیت بسیار محتاطانه، نگرانی‌ها و مراقبت‌های بیش‌ازحد در تربیت پسرش، باعث شده رفتارهای او دخترانه شود که همین موضوع باعث دردسر این پسر می‌شود …

«قهر چقدرش خوبه؟» داستان خانمی است که مدام با همسرش قهر می‏‏‎کند و این قهرهای طولانی و کش‌دار باعث آسیبِِ روحیه همسرش و خراب شدن رابطه‌شان می‏‎شود …

«خانواده محل مباحثه است یا مفاهمه؟» از زبان جوانی است که از نوجوانی همۀ اهداف خود را با مذاکره و آوردن دلیل و منطق پیش برده و حالا که ازدواج‌کرده است نیز، قصد دارد تمام مشکلات میان خود و همسرش را از طریق مباحثه و استدلال حل کند، غافل از اینکه زندگی زناشویی گاهی نیازمند آن است که همسر خود را درک کنیم …

و سایر داستان‌هایی که اشتباهاتی را بیان می‏کند که ممکن است همۀ ما در زندگی به آن دچار شویم…

اطلاعات بیشتر

وزن 250 g
ابعاد 21 × 14.5 cm
ناشر

تاریخ نشر

نوبت چاپ

شمارگان

نوع جلد-ابعاد